سومشخص مفرد:
impoundsوجه وصفی حال:
impounding(بهدلیلِ جرم و تخلفِ انجامشده) توقیفشده، ضبطشده
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
the impounded vehicles
خودروهای توقیفشده
the impounded personal property
اموال شخصیِ ضبطشده
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «impounded» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/impounded