گذشتهی ساده:
overlayشکل سوم:
overlainسومشخص مفرد:
overliesوجه وصفی حال:
overlyingروی چیزی قرار گرفتن یا خوابیدن
In geology, newer strata often overlie older ones.
در زمینشناسی، لایههای جدید معمولاً بر لایههای قدیمیتر واقع میشوند.
The sheet of metal overlies the insulation layer.
ورق فلزی روی لایهی عایق قرار دارد.
خفه کردن، کشتن (با خوابیدن روی نوزاد)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Historical records mention cases where parents overlaid their infants in bed.
در منابع تاریخی مواردی ذکر شده که والدین هنگام خواب روی نوزادان افتادهاند.
The baby was accidentally overlaid during the night.
نوزاد بهطور تصادفی درطول شب خفه شد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «overlie» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/overlie