همچنین میتوان از guggle به جای gurgle استفاده کرد.
غرغره، شرشر، غرغره کردن، جوشیدن، شرشر کردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Boiling water gurgles.
آب جوش غلغل میکند.
Water gurgled between the rocks.
آب از میان سنگها میجوشید.
the gurgle of the fountain
صدای شرشر فواره
the gurgle of boiling milk
غلغل شیر در حال جوشیدن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «gurgle» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/gurgle