فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Plash

plæʃ plæʃ

معنی

noun adverb

ترشح کردن، صدای چلپ‌چلوپ ایجاد کردن، چکه کردن، چکیدن، چلپ‌چلپ

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد plash

  1. noun the sound like water splashing
    Synonyms:
    splash drop drip plop
  1. verb dash a liquid upon or against
    Synonyms:
    splash splatter spatter splosh swash burble trickle pleach

ارجاع به لغت plash

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «plash» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/plash

لغات نزدیک plash

پیشنهاد بهبود معانی