امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Transversal

trænsˈvɜːrsəl trænzˈvɜːsəl
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    transversals

معنی

noun adjective
سنجش ارزش برحسب معیار نوینی، نوسنجی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد transversal

  1. adjective Situated or lying across
    Synonyms:
    transverse crossing crosswise thwart cross traverse thwartwise

ارجاع به لغت transversal

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «transversal» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/transversal

لغات نزدیک transversal

پیشنهاد بهبود معانی