آخرین به‌روزرسانی:

Illustrator

ˈɪləstreɪt̬ər ˈɪləstreɪtə

شکل جمع:

illustrators

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

هنر تصویرگر، طراح تصاویر کتاب، تصویر‌کش

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

The illustrator's work was featured in a popular magazine.

کار این تصویرگر در یک مجله‌‌ی معروف منتشر شد.

The illustrator brought the story to life with their vibrant drawings.

طراح تصاویر کتاب با نقاشی‌های جذابش داستان را زنده کرد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد illustrator

  1. noun artist
    Synonyms:
    cartoonist

لغات هم‌خانواده illustrator

ارجاع به لغت illustrator

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «illustrator» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/illustrator

لغات نزدیک illustrator

پیشنهاد بهبود معانی