آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Corroborative

kəˈrɑːbərəˌtɪv kəˈrɑːbərəˌtɪv kəˈrɒbərətɪv

معنی corroborative | جمله با corroborative

adjective

مؤید، تأیید‌کننده، اثبات‌کننده، بازنمودین، بازنمودگر (corraboratory هم می‌گویند)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

You need to present corroborative evidence for your accusations.

شما باید مدارک و شواهدی در اثبات اتهاماتی که وارد می‌کنید، ارائه بدهید.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد corroborative

  1. adjective confirmatory

ارجاع به لغت corroborative

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «corroborative» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ آبان ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/corroborative

لغات نزدیک corroborative

پیشنهاد بهبود معانی