امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Bagged

American: ˈbæɡd British: bæɡd
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • سوم‌شخص مفرد:

    bags
  • وجه وصفی حال:

    bagging

معنی

adjective
(عامیانه) مست

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد bagged

  1. verb Bulge out; form a bulge outward, or be so full as to appear to bulge
    Synonyms:
    gotten nailed trapped pocketed bulged taken caught secured netted captured seized
    Antonyms:
    lost
  1. verb To curve outward past the normal or usual limit
    Synonyms:
    pouched overhung ballooned protruded projected jutted bulged bellied beetled

ارجاع به لغت bagged

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «bagged» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/bagged

لغات نزدیک bagged

پیشنهاد بهبود معانی