شکل جمع:
glandsغده، هر عضو ترشح کننده، دشبل، غده عرقی، حشفه مرد، بظر زن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
adrenal gland
غدهی فوقکلیه
axillary glands
غدههای زیر بغل
lacrimal glands
غدد اشکی
pineal gland
غدهی صنوبری
salivary gland
غده بزاقی
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «gland» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/gland