شکل جمع:
liversجگر، کبد، جگر سیاه، مرض کبد، ناخوشی جگر، زندگیکننده
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح متوسط
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
fried liver
جگر سرخکرده
Do you like chicken liver?
جگر مرغ دوست داری؟
A clean liver.
آدمی که تمیز زندگی میکند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «liver» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/liver