فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Contrasting

kənˈtræstɪŋ kənˈtrɑːstɪŋ

گذشته‌ی ساده:

contrasted

شکل سوم:

contrasted

سوم‌شخص مفرد:

contrasts

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective

(به‌طرز چشمگیری متفاوت باشد) بسیار متفاوت، متضاد، مختلف

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

the contrasting attitudes

ذهنیت‌های متضاد

Sometimes sharply contrasting hypotheses can seem equally plausible.

گاهی‌وقت‌ها فرضیه‌های متضاد می‌توانند به یک اندازه معقول به نظر برسند.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

a contrasting view

دیدگاهی متضاد

contrasting experiments

آزمایش‌های بسیار متفاوت

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد contrasting

  1. adjective divergent
    Synonyms:
    different dissimilar conflicting contradictory

لغات هم‌خانواده contrasting

  • adjective
    contrasting

ارجاع به لغت contrasting

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «contrasting» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/contrasting

لغات نزدیک contrasting

پیشنهاد بهبود معانی