آخرین به‌روزرسانی:

    Be Gathered To One's Fathers

    معنی

    idiom

    مردن، به اجداد پیوستن

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس
    پیشنهاد بهبود معانی

    ارجاع به لغت be gathered to one's fathers

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «be gathered to one's fathers» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/be-gathered-to-ones-fathers

    لغات نزدیک be gathered to one's fathers

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    carful take a train hydropower zookeeper deciding lie down unfulfilled ripen time zone masculinity horse-drawn nab jumpsuit rooster selflessly چرخ و فلک پرنده درخواست بیمارستان حمام‌عمومی خانم خانم‌باز خانم‌بازی خانم‌بزرگ خانمی خفه شدن خفه‌کن خیانت معتاد ناراحت