صفت تفضیلی:
more charismaticصفت عالی:
most charismaticپرجذبه، جاذبهدار، فرمند، فرهمند (کسی که رفتار و کلامش دیگران را تحت تاثیر قرارمیدهد)، هیربد
Gandhi was a charismatic leader.
گاندی رهبر باجذبهای بود.
وابسته به گروههای مختلف مذهبی که معتقد هستند برخی از روحانیون دارای قدرت شفا و پیشگویی و غیره میباشند (نام این گروهها: the charismatic church)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
عضو این گونه گروه مذهبی
شخصی که (بنا به عقیدهی برخی) دارای قدرت شفا و شفاعت و غیبگویی است
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «charismatic» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/charismatic