آیکن بنر

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

Indebted

ɪnˈdetɪd ɪnˈdetɪd

معنی indebted | جمله با indebted

adjective

بدهکار، مدیون، مرهون، رهین منت، ممنون

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

He was heavily indebted to the bank.

او سخت به بانک مقروض بود.

I feel indebted to my parents.

خود را مدیون والدینم می‌دانم.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد indebted

  1. adjective under an obligation
    Antonyms:

سوال‌های رایج indebted

معنی indebted به فارسی چی می‌شه؟

کلمه‌ی indebted در زبان فارسی به «مدیون» ترجمه می‌شود.

واژه‌ی «مدیون» برای اشاره به کسی به‌کار می‌رود که به دلیل دریافت کمک، لطف، خدمات یا پول از دیگری، نوعی بدهی یا تعهد اخلاقی یا مالی دارد. این کلمه می‌تواند هم بار مالی داشته باشد و هم معنای غیرمادی، مانند احساس قدردانی و تعلق خاطر. در بسیاری از متون ادبی و رسمی، «indebted» به عنوان توصیفی برای شخصی که نسبت به دیگری موظف یا مرهون است، به کار می‌رود و نشان‌دهنده‌ی وابستگی یا نیاز به جبران لطف و کمک دیگران است.

در جنبه‌ی اخلاقی و اجتماعی، وقتی گفته می‌شود «I am deeply indebted to my teacher»، منظور این است که شخص احساس می‌کند به معلم خود به خاطر آموزش، راهنمایی و حمایت‌های او مدیون است. این نوع استفاده نه تنها بار مالی ندارد، بلکه نشان‌دهنده‌ی احترام، قدرشناسی و تعهد به پاسخگویی به نیکی و حمایت دیگران است. در بسیاری از فرهنگ‌ها، این احساس مدیون بودن می‌تواند عامل تقویت روابط انسانی و تعامل مثبت بین افراد باشد.

از نظر مالی، «indebted» به فرد یا سازمانی اشاره دارد که بدهی دارد و مسئول بازپرداخت آن است. به عنوان مثال، جمله‌ی «The company is heavily indebted» بیانگر آن است که شرکت بدهی زیادی دارد و باید آن را مدیریت و بازپرداخت کند. این کاربرد نشان‌دهنده‌ی اهمیت برنامه‌ریزی مالی، مدیریت منابع و رعایت تعهدات اقتصادی است.

در متون رسمی، ادبی یا حتی گفتار روزمره، «indebted» اغلب با قیدهایی مانند «deeply»، «greatly» یا «forever» همراه می‌شود تا شدت بدهکاری یا تعهد اخلاقی را نشان دهد. این ترکیب‌ها باعث می‌شوند پیام نوشته یا گفته تأثیرگذارتر شده و حس احترام یا اهمیت بدهی را بهتر منتقل کند.

همچنین، این واژه می‌تواند نقش مهمی در توصیف روابط پیچیده‌ی انسانی داشته باشد. وقتی فردی احساس می‌کند مدیون دیگری است، ممکن است رفتارهایش تحت تأثیر این حس قرار گیرد، از جمله تلاش برای جبران لطف، رعایت تعهدات یا حمایت از شخص مقابل. «indebted» علاوه بر بیان حالت بدهکاری، می‌تواند بار روانی و اجتماعی قابل توجهی نیز داشته باشد و نشان‌دهنده‌ی تعهد و مسئولیت‌پذیری فرد باشد.

ارجاع به لغت indebted

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «indebted» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/indebted

لغات نزدیک indebted

پیشنهاد بهبود معانی