آخرین به‌روزرسانی:

Judgmental

dʒʌdʒˈmentl dʒʌdʒˈmentl

صفت تفضیلی:

more judgmental

صفت عالی:

most judgmental

معنی‌ها و نمونه‌جمله

adjective

قضاوتی، وابسته به قضاوت، داورانه، دادرسانه

adjective

(وابسته به تمایل به قضاوت به‌ویژه تمایل به قضاوت کوته‌فکرانه درباره‌ی دیگران) اهل قضاوت

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

Don't be so judgemental about others!

این‌قدر درباره‌ی دیگران داوری نکن!

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد judgmental

  1. adjective based on individual judgment or discretion
    Synonyms:
    subjective personal discretionary arbitrary

ارجاع به لغت judgmental

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «judgmental» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/judgmental

لغات نزدیک judgmental

پیشنهاد بهبود معانی