آیکن بنر

زمان‌های انگلیسی رو قاطی نکن! همه‌شون در فست‌دیکشنری مرتب شدن

زمان‌های انگلیسی رو قاطی نکن! گرامر زمان‌ها در Fastdic

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

Hairsplitting

ˈheəsplɪtɪŋ ˈheəsplɪtɪŋ

معنی hairsplitting

noun adjective

مته به خشخاش‌گذاری، موشکافی زیاد از حد، بی‌اهمیت، ناچیز

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد hairsplitting

  1. noun nitpicking
    Synonyms:
    faultfinding pettiness bickering quibbling carping caviling perfectionism sophistry

ارجاع به لغت hairsplitting

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «hairsplitting» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/hairsplitting

لغات نزدیک hairsplitting

پیشنهاد بهبود معانی