۵۰٪ تخفیف دانشجویی برای اشتراک هوش مصنوعی تا پایان تیر 🧑🏻‍🎓
آخرین به‌روزرسانی:

Strategic

strəˈtiːdʒɪk strəˈtiːdʒɪk

توضیحات:

همچنین می‌توان از strategical به‌جای strategic استفاده کرد.

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adjective C1

راهبردی، استراتژیک، نظام‌مند، حساب‌شده، اصولی، هدفمند

Sasan strategic thinking set her apart from her competitors.

تفکر استراتژیک ساسان، او را از رقبایش متمایز می‌کرد.

The team devised a strategic plan to increase sales.

اعضای تیم برای افزایش فروش برنامه‌ای راهبردی طراحی کردند.

adjective

(نظامی) راهبردی، استراتژیک، وابسته به رزم‌آرایی، رزم‌تدبیری، رزم‌ترفندی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

The island is of strategic importance to France.

این جزیره برای فرانسه از اهمیتی استراتژیک برخوردار است.

The general outlined a strategic plan to outmaneuver the enemy.

ژنرال برای پیشی گرفتن از دشمن برنامه‌ای راهبردی ترسیم کرد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد strategic

  1. adjective crucial
    Synonyms:
    important necessary vital critical key decisive imperative cardinal
    Antonyms:
    unnecessary unimportant
  1. adjective clever, calculated
    Synonyms:
    planned deliberate tricky cunning diplomatic politic dishonest
    Antonyms:
    unplanned loose

Collocations

strategic importance

اهمیت راهبردی، اهمیت استراتژیک (ارزش و تأثیر منابع، موقعیت‌ها یا اقدامات در تحقق اهداف کلان و استراتژیک)

لغات هم‌خانواده strategic

  • adjective
    strategic

سوال‌های رایج strategic

معنی strategic به فارسی چی می‌شه؟

کلمه‌ی «Strategic» در زبان فارسی به «استراتژیک» یا «راهبردی» ترجمه می‌شود.

واژه‌ی «strategic» به چیزی اشاره دارد که مربوط به برنامه‌ریزی بلندمدت و تعیین اهداف کلان برای رسیدن به موفقیت در یک حوزه خاص است. این صفت معمولاً در زمینه‌های مدیریتی، کسب‌وکار، نظامی، و حتی زندگی شخصی به‌کار می‌رود تا تصمیمات یا اقدامات کلیدی و حساب‌شده‌ای را توصیف کند که تأثیر قابل‌توجهی بر آینده دارند. به عبارتی، چیزی که «استراتژیک» است، برنامه‌ای مدون و دقیق برای دستیابی به هدف‌های مهم و پیچیده دارد.

در محیط کسب‌وکار، تصمیمات استراتژیک شامل تعیین مسیر کلی سازمان، تخصیص منابع، انتخاب بازارهای هدف و ایجاد مزیت رقابتی می‌شود. این تصمیمات معمولاً توسط مدیران ارشد اتخاذ شده و بر عملکرد بلندمدت شرکت تأثیرگذار هستند. به همین دلیل، برنامه‌ریزی استراتژیک بخش اساسی مدیریت موفقیت‌آمیز هر سازمان به شمار می‌آید.

در حوزه نظامی نیز، «استراتژیک» به برنامه‌ریزی و اجرای طرح‌های کلان برای مدیریت جنگ یا دفاع اشاره دارد. استراتژی نظامی شامل تصمیمات مهم درباره چگونگی استفاده از نیروها، منابع، و موقعیت جغرافیایی برای رسیدن به اهداف جنگی است. این مفهوم بعدها به حوزه‌های دیگر نیز تسری یافته و به‌عنوان نمادی از تفکر برنامه‌ریزی شده و هدفمند شناخته می‌شود.

از نظر مفهومی، «استراتژیک» بودن یعنی نگاه کردن به مسائل فراتر از مشکلات فوری و تمرکز بر نتایج بلندمدت. این ویژگی موجب می‌شود که تصمیمات و اقدامات به گونه‌ای طراحی شوند که بیشترین تاثیر مثبت و ماندگار را داشته باشند. این نوع تفکر در هر زمینه‌ای که نیاز به پیش‌بینی و برنامه‌ریزی دارد، بسیار ارزشمند است.

در زندگی روزمره نیز افراد می‌توانند رویکردی استراتژیک در مدیریت زمان، منابع مالی، یا اهداف شخصی خود اتخاذ کنند. برنامه‌ریزی استراتژیک به آن‌ها کمک می‌کند تا با دیدی کلان و هدفمند، مسیر رشد و موفقیت خود را بهتر ترسیم کنند و از فرصت‌ها به شکلی هوشمندانه بهره ببرند.

ارجاع به لغت strategic

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «strategic» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/strategic

لغات نزدیک strategic

پیشنهاد بهبود معانی