گذشتهی ساده:
finedشکل سوم:
finedسومشخص مفرد:
fines(آبگونهها و فلزات و غیره) پالایش، تخلیص، ساراندن، پالش، نابسازی، بیغشسازی، صافی کردن
(جمع) هر مادهای که برای پالیدن و زلال کردن آبگونه ها به کار میرود
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «fining» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/fining