گذشتهی ساده:
compensatedشکل سوم:
compensatedسومشخص مفرد:
compensatesجبرانکننده، متعادلساز، جبرانی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
compensating transformer
مبدل جبرانکننده
compensating balance
ماندهی جبرانی
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «compensating» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/compensating