با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Compensatory

kəmˈpensəˌtɔːri ˌkɒmpənˈseɪtri
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective
جبران‌کننده، پاداش‌دهنده، تاوانی
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد compensatory

  1. adjective Affording compensation
    Synonyms: compensative, remunerative, redemptional

لغات هم‌خانواده compensatory

ارجاع به لغت compensatory

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «compensatory» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/compensatory

لغات نزدیک compensatory

پیشنهاد بهبود معانی