آیکن بنر

فقط تا پایان شهریور فرصت دارید اشتراک را با قیمت فعلی تهیه کنید

خرید اشتراک با قیمت فعلی فقط تا پایان شهریور

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Ligature

ˈlɪɡət͡ʃər ˈlɪɡət͡ʃə

معنی ligature

noun verb - transitive

بخیه‌زنی، بند، نوار، زخم‌بند، شریان بند، شریان‌ندی، رشته، رباط، طلسم، (موسیقی) خط پیوند، خط ارتباط، کلید کوک سازهای زهی، دو یا چند حرف متصل به‌هم

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد ligature

ارجاع به لغت ligature

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ligature» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ligature

لغات نزدیک ligature

پیشنهاد بهبود معانی