فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Dote On

معنی و نمونه‌جمله‌ها

phrasal verb

عاشق و شیفته‌ی کسی بودن، برای کسی مردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

She doted on her new grandchild.

عاشق نوه‌ی تازه‌اش بود.

Everyone doted on Sally, the only girl in the family.

همه‌ برای سالی که تنها دختر خانواده بود، می‌مردند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد dote on

  1. verb lavish
    Synonyms:
    love adore enjoy like treasure cherish admire prize fancy worship idolize dote upon hold dear pet
    Antonyms:
    ignore neglect disregard brush aside

ارجاع به لغت dote on

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «dote on» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/dote-on

لغات نزدیک dote on

پیشنهاد بهبود معانی