فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Dote

doʊt dəʊt

گذشته‌ی ساده:

doted

شکل سوم:

doted

سوم‌شخص مفرد:

dotes

وجه وصفی حال:

doting

معنی و نمونه‌جمله‌ها

verb - intransitive

عشق ابلهانه ورزیدن، پرت‌گویی کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

He is only 75, but he is already doting.

او فقط 75 سال دارد؛ ولی از حالا خرف شده است.

The old man doted on his youthful wife.

پیرمرد واله‌ی همسر جوان خود بود.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت dote

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «dote» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/dote

لغات نزدیک dote

پیشنهاد بهبود معانی