اهمیت ندادن، نادیده گرفتن، کنار گذاشتن، کممحلی کردن، بیتوجهی کردن، از سر باز کردن، (در جدلها و کشمکشهای سیاسی) جارو کردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Brush aside your idea.
ایدهات را کنار بگذار.
Talk to a friend who will really listen and not brush aside your feelings.
با دوستی صحبت کن که واقعاً به تو گوش میده و احساسات تو رو نادیده نمیگیره.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «brush aside» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/brush-aside