فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

گرم به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

دارای گرما

فونتیک فارسی

garm
صفت

warm, thermal, heated, toasty

زمستان معمولاً سرد است و تابستان گرم.

Winter is usually cold and summer warm.

پتوی گرم، تمام شب مرا گرم نگه داشت.

The heated blanket kept me warm all night.

داغ

فونتیک فارسی

garm
صفت

hot, red hot, fiery, searing, scorching, torrid, calescent, piping hot, scalding, sweltry, sweltering

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

چشمه‌ی آب گرم

a hot spring

او کمی از سوپ گرم نوشید و احساس کرد گرما به صورتش می‌زند.

She took a sip of the fiery soup and felt the heat rush to her face.

صمیمانه

فونتیک فارسی

garm
صفت

warm, hearty, ardent, cordial, chummy, neighborly, sociable

پیوند گرم آن‌ها در طول رویدادهای اجتماعی قوی‌تر شد.

Their neighborly bond grew stronger during the community events.

او فردی گرم است که به‌راحتی دوست پیدا می‌کند.

She is a sociable person who makes friends easily.

کیفیت خوب

فونتیک فارسی

garm
صفت

snug, pleasant, summery, mellow, cozy, comfortable

این کافه فضایی گرم داشت که آن را برای مطالعه ایده‌آل می‌کرد.

The café had a cozy atmosphere that made it perfect for reading.

موسیقی ملایم جوی گرم برای مهمانی شام ایجاد کرد.

The gentle music created a comfortable ambiance for the dinner party.

فعال

فونتیک فارسی

garm
صفت

heated, active, excited, rousing

بحث گرم در جلسه همه را درگیر نگه داشت.

The active discussion in the meeting kept everyone engaged.

جمعیت در آغاز کنسرت گرم بود.

The crowd was excited as the concert began to start.

واحد وزن

فونتیک فارسی

geram
اسم

gram, gramme

یک گرم طلا ارزش زیادی دارد.

A single gram of gold is worth a lot of money.

این دستور به ۲۰۰ گرم آرد نیاز دارد.

The recipe calls for 200 grammes of flour.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد گرم

  1. مترادف:
    حار داغ سوزنده سوزان
    متضاد:
    بارد سرد
  1. مترادف:
    پررونق
  1. مترادف:
    بامحبت خونگرم صمیمی

ارجاع به لغت گرم

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «گرم» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/گرم

لغات نزدیک گرم

پیشنهاد بهبود معانی