تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
- زمستان معمولاً سرد است و تابستان گرم.
- پتوی گرم، تمام شب مرا گرم نگه داشت.
- چشمهی آب گرم
- او کمی از سوپ گرم نوشید و احساس کرد گرما به صورتش میزند.
- پیوند گرم آنها در طول رویدادهای اجتماعی قویتر شد.
- او فردی گرم است که بهراحتی دوست پیدا میکند.
- این کافه فضایی گرم داشت که آن را برای مطالعه ایدهآل میکرد.
- موسیقی ملایم جوی گرم برای مهمانی شام ایجاد کرد.
- بحث گرم در جلسه همه را درگیر نگه داشت.
- جمعیت در آغاز کنسرت گرم بود.
- یک گرم طلا ارزش زیادی دارد.
- این دستور به ۲۰۰ گرم آرد نیاز دارد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «گرم» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/گرم