امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

گرم به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

دارای گرما

فونتیک فارسی

garm
صفت
warm, thermal, heated, toasty

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

- زمستان معمولاً سرد است و تابستان گرم.

- Winter is usually cold and summer warm.

- پتوی گرم، تمام شب مرا گرم نگه داشت.

- The heated blanket kept me warm all night.
داغ

فونتیک فارسی

garm
صفت
hot, red hot, fiery, searing, scorching, torrid, calescent, piping hot, scalding, sweltry, sweltering

- چشمه‌ی آب گرم

- a hot spring

- او کمی از سوپ گرم نوشید و احساس کرد گرما به صورتش می‌زند.

- She took a sip of the fiery soup and felt the heat rush to her face.
صمیمانه

فونتیک فارسی

garm
صفت
warm, hearty, ardent, cordial, chummy, neighborly, sociable

- پیوند گرم آن‌ها در طول رویدادهای اجتماعی قوی‌تر شد.

- Their neighborly bond grew stronger during the community events.

- او فردی گرم است که به‌راحتی دوست پیدا می‌کند.

- She is a sociable person who makes friends easily.
کیفیت خوب

فونتیک فارسی

garm
صفت
snug, pleasant, summery, mellow, cozy, comfortable

- این کافه فضایی گرم داشت که آن را برای مطالعه ایده‌آل می‌کرد.

- The café had a cozy atmosphere that made it perfect for reading.

- موسیقی ملایم جوی گرم برای مهمانی شام ایجاد کرد.

- The gentle music created a comfortable ambiance for the dinner party.
فعال

فونتیک فارسی

garm
صفت
heated, active, excited, rousing

- بحث گرم در جلسه همه را درگیر نگه داشت.

- The active discussion in the meeting kept everyone engaged.

- جمعیت در آغاز کنسرت گرم بود.

- The crowd was excited as the concert began to start.
واحد وزن

فونتیک فارسی

geram
اسم
gram, gramme

- یک گرم طلا ارزش زیادی دارد.

- A single gram of gold is worth a lot of money.

- این دستور به ۲۰۰ گرم آرد نیاز دارد.

- The recipe calls for 200 grammes of flour.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد گرم

  1. مترادف:
    حار داغ سوزنده سوزان
    متضاد:
    بارد سرد
  1. مترادف:
    پررونق
  1. مترادف:
    بامحبت خونگرم صمیمی

ارجاع به لغت گرم

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «گرم» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/گرم

لغات نزدیک گرم

پیشنهاد بهبود معانی