با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Dune

duːn djuːn
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    dunes

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
جغرافیا تپه‌ی شنی، تل‌ماسه، تپه‌ی ماسه‌ای (تپه یا پشته‏‌ای کوتاه از مواد سست معمولاً ماسه‌‏ای که باد آن‌ها را از جایی به جای دیگر حرکت می‌‏دهد و مجدداً به شکل تپه روی هم انباشته می‌‏کند)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- The sand dune shimmered under the scorching sun.
- تپه‌ی شنی زیر آفتاب سوزان می‌درخشید.
- We hiked up the towering dune to catch a glimpse of the ocean.
- از تپه‌ی ماسه‌ای بلند بالا رفتیم تا نگاهی کلی به اقیانوس بیندازیم.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد dune

  1. noun hill
    Synonyms: hillock, hummock, knoll, ridge, sand drift, sand dune, sand pile

ارجاع به لغت dune

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «dune» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/dune

لغات نزدیک dune

پیشنهاد بهبود معانی