Conglobate
kɑːnˈɡloʊbeɪt
ˈkɒnɡləʊbeɪt
آخرین به‌روزرسانی:
معنی و نمونه‌جمله
adjective
adverb
گرد کردن، گلوله شدن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
- ابرهای گرد و متراکم
ارجاع به لغت conglobate
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «conglobate» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/conglobate
لغات نزدیک conglobate
- - congestive
- - congius
- - conglobate
- - conglobe
- - conglomerate