Wpm

    ˌdʌbljuː piː ˈem ˌdʌbəljuː piː ˈem
    آخرین به‌روزرسانی:

    توضیحات

    wpm مخفف لغت words per minute است.

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    abbreviation
    کلمه در دقیقه، واژه در هر دقیقه (معیار اندازه‌گیری کلمات پردازش‌شده در یک دقیقه)

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار اندروید فست دیکشنری
    - My typing speed is 70 wpm.
    - سرعت تایپم ۷۰ کلمه در دقیقه است.
    - The job posting requires a minimum typing speed of 50 wpm.
    - برای ارسال کار به حداقل سرعت تایپ ۵۰ کلمه در دقیقه نیاز است.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد wpm

    1. noun The rate at which words are produced (as in speaking or typing)
      Synonyms: words per minute

    ارجاع به لغت wpm

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «wpm» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/wpm

    لغات نزدیک wpm

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند