فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Conjurer

ˈkɑːndʒərər ˈkʌndʒərə
آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

همچنین به این شکل نیز نوشته می‌شود: conjuror

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • noun countable
    شعبده‌باز، تردست
    • - The crowd was amazed by the conjurer's magical tricks.
    • - جمعیت از ترفندهای جادویی شعبده‌باز شگفت‌زده شدند.
    • - The conjurer performed mind-boggling tricks on stage.
    • - شعبده‌باز ترفندهای حیرت‌انگیزی را روی صحنه اجرا کرد.
    • - a masterful conjuror
    • - تردست چیره‌دست
  • noun countable
    جادوگر، ساحر
    • - The masterful conjurer mesmerized the audience with his illusions.
    • - جادوگر چیره‌دست مخاطب را مسحور توهمات خود کرد.
    • - They killed the conjurer.
    • - ساحر را کشتند.
    • - Your dad is a conjuror!
    • - بابات جادوگره!
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد conjurer

  1. noun sorcerer/sorceress
    Synonyms: seer, magician, witch, wizard

ارجاع به لغت conjurer

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «conjurer» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/conjurer

لغات نزدیک conjurer

پیشنهاد بهبود معانی