گذشتهی ساده:
wivedشکل سوم:
wivedوجه وصفی حال:
wivingزن گرفتن، زن دادن، ازدواج کردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Many young men hope to wive soon.
بسیاری از مردان جوان امیدوارند بهزودی ازدواج کنند.
She wishes to wive in a quaint village.
او میخواهد در روستایی عجیبوغریب زن بگیرد.
عقیدهی قدیمی و مردود، حرفها و باورهای خالهزنکی
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «wive» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/wive