آیکن بنر

باران و لیست کامل تمام لغات آب‌وهوا به انگلیسی

باران و لیست کامل لغات آب‌وهوا به انگلیسی

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

Wizen

ˈwaɪzən ˈwaɪzən

معنی wizen

noun adjective adverb

خشکیده، چروک، لاغر، پژمرده یا پلاسیده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد wizen

  1. adjective Lean and wrinkled by shrinkage as from age or illness; ; ; ; -W.F.Starkie
    Synonyms:
    shriveled withered shrunken wizened shrivelled
  1. verb to make or become no longer fresh or shapely because of loss of moisture

ارجاع به لغت wizen

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «wizen» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/wizen

لغات نزدیک wizen

پیشنهاد بهبود معانی