(بهویژه پوست انسان) چروکیده، پرچین و چروک، ورچلسکیده، خشک و پلاسیده
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
his grandfather's wizened hands
دستهای خشک و چروکیدهی پدربزرگش
wizened apples
سیبهای پلاسیده
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «wizened» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/wizened