فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Dry Up

معنی‌ها

phrasal verb

کاملاً خشک شدن یا کردن

phrasal verb

محروم کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
phrasal verb

ناپدید شدن

phrasal verb

از حرف افتادن، ساکت شدن

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد dry up

  1. phrasal verb become dry (often of weather); to lose water
  1. phrasal verb cause to become dry
  1. phrasal verb deprive someone of (something vital)
  1. phrasal verb cease to exist; to disappear
  1. phrasal verb manually dry dishes
  1. phrasal verb stop talking (to forget what one was going to say)

ارجاع به لغت dry up

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «dry up» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/dry-up

لغات نزدیک dry up

پیشنهاد بهبود معانی