فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Tush

tʊʃ tʊʃ

معنی‌ها

noun interjection

(ندای حاکی از رنجش یا بی‌صبری یا تحقیر و غیره) پش!، چه!

noun

رجوع شود به: tusk

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
noun

(اسب) دندان نیش

noun

(عامیانه) کپل، بقچه‌بندی، ماتحت (tushie و tushy هم می‌گویند)

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد tush

  1. noun the part of one's back on which one rests in sitting
    Synonyms:
    bottom behind butt backside rear seat buttocks bum ass posterior fanny rump tail arse derriere derrière stern nates hindquarters rear-end tail end tooshie can buns prat keister hind end fundament buttock

ارجاع به لغت tush

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «tush» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/tush

لغات نزدیک tush

پیشنهاد بهبود معانی