شکل نوشتاری این لغت در حالت اسم (Noun): rear end
از پشت زدن (به اتومبیل و غیره)
She rear-ended my car.
او از پشت به ماشین من زد.
I was startled when the car behind me rear-ended my vehicle.
وقتی ماشینی که پشت سرم بود از پشت به ماشینم زد، از جا پریدم.
پشت، قسمت عقب، عقب هر چیز
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The car's rear end was severely damaged in the accident.
در این تصادف قسمت عقب خودرو بهشدت آسیب دید.
The rear end of the boat stuck out over the edge of the dock.
انتهای عقب قایق از لبهی اسکله بیرون زده بود.
کون، ماتحت، کفل
He touched her rear end.
کونش رو لمس کرد.
He slipped on the ice and landed on his rear end.
روی یخ لیز خورد و روی کونش فرود آمد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «rear-end» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/rear-end