شکل جمع:
sandboxesانگلیسی آمریکایی کودکانه جعبهی شنی، گودال شنی، استخر شن (برای بازی کودکان)
I enjoyed playing in the sandbox as a child, building castles with my friends.
من در کودکی از بازی در جعبهی شنی و ساختن قلعه با دوستانم لذت میبردم.
I spent hours building my dream house in the sandbox.
من ساعتها را صرف ساختن خانهی رویاییام در استخر شن کردم.
کامپیوتر بخش ایمنی، بخش ایزوله (در آن نرمافزار را میتوان بدون خطر آسیب رساندن به کل سیستم آزمایش کرد)
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی کامپیوتر
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The developer created a virtual sandbox to test the new software.
سازنده یک بخش ایزولهی مجازی برای آزمایش نرمافزار جدید ایجاد کرد.
The computer system crashed when malware escaped from its designated sandbox.
هنگامی که بدافزار از بخش ایمنی تعیینشدهاش بیرون رفت، سیستم کامپیوتری از کار افتاد.
کامپیوتر سبک بازی کامپیوتری سندباکس (آزادی عمل بدون محدودیت برای استفاده از ابزارهای درون بازی)
I lost track of time while engrossed in the world of the sandbox.
درحالیکه غرق در دنیای بازی کامپیوتری سندباکس بودم، زمان را از دست دادم.
The sandbox allows players to unleash their creativity and experiment without any limitations.
بازی سندباکس به بازیکنان این امکان را میدهد که خلاقیت و تدبیر خود را بدون هیچ محدودیتی آزاد کنند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «sandbox» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/sandbox