با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Partitioned

American: parˈtɪʃn̩d British: pɑːˈtɪʃn̩d
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • سوم شخص مفرد:

    partitions
  • وجه وصفی حال:

    partitioning

معنی

  • جزءبندی شده
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد partitioned

  1. verb Divide, separate
    Synonyms: walled, fenced
    Antonyms: united, joined, combined, attached
  2. verb To make a division into parts, sections, or branches
    Synonyms: separated, sectioned, walled, segmented, divided, screened, parted, portioned, fenced, dissevered

ارجاع به لغت partitioned

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «partitioned» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/partitioned

لغات نزدیک partitioned

پیشنهاد بهبود معانی