آخرین به‌روزرسانی:

    Separator

    American: ˈsepəreɪtər British: ˈsepəreɪtə

    معنی‌ها

    noun

    جدا‌ساز، تفکیک‌کننده

    noun

    الت خامه گیری، دستگاه تجزیه، فارق، جدا ساز

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد separator

    1. noun an apparatus that uses centrifugal force to separate particles from a suspension
      Synonyms:
      centrifuge extractor

    لغات هم‌خانواده separator

    ارجاع به لغت separator

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «separator» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/separator

    لغات نزدیک separator

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    runner pistil perpetrate greenbrier masterpiece betray hover reptile fleet absurdist bounty husky intolerance associate demure تمساح برج کود ارباب پاره کردن تا علامت آشامنده آگهی ستونی کشتاردسته جمعی آرامش فیروزه ای سیف مگس‌کش کاردک