Separator
American:
ˈsepəreɪtər
British:
ˈsepəreɪtə
آخرین به‌روزرسانی:
معنی‌ها
noun
الت خامه گیری، دستگاه تجزیه، فارق، جدا ساز
مترادف و متضاد separator
-
noun An apparatus that uses centrifugal force to separate particles from a suspensionSynonyms:centrifuge extractor
لغات هم‌خانواده separator
-
nounseparation, separates, separatist, separatism, separator, inseparability
-
verb - transitiveseparate
-
adverbinseparably, separately
ارجاع به لغت separator
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «separator» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/separator
لغات نزدیک separator
- - separatist
- - separative
- - separator
- - sephardi
- - sepia