معنی one by one به فارسی

جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.

معنی

idiom

یکی پس از دیگری، یکی‌یکی، منفرداً، سوا‌سوا

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد one by one

adverb one at a time

Synonyms: gradually, in succession, individually, little by little, one at a time, separately, singly, step by step

ارجاع به لغت one by one

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

معنی لغت «one by one» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/one-by-one

لغات نزدیک one by one

- one and the same
- one another
- one by one
- one can't be in two places at once
- one day (or some day or one of these days)

پیشنهاد بهبود معانی

اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

glasses glass ticket taxi wheel boat water pail cafe trousers bedroom table nose bird elephant box money towel