امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Independently

ˌɪndəˈpendəntli ˌɪndəˈpendəntli
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    more independently
  • صفت عالی:

    most independently

معنی

adverb B2
به‌طور مستقل، بدون وابستگی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد independently

  1. adverb alone
    Synonyms:
    all by one’s self apart autonomously by oneself exclusive of freely individually of one’s own volition one at a time one by one on one’s own separately severally singly solo unaided unrestrictedly unsupervised without regard to without support
    Antonyms:
    dependently

لغات هم‌خانواده independently

ارجاع به لغت independently

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «independently» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/independently

لغات نزدیک independently

پیشنهاد بهبود معانی