آخرین به‌روزرسانی:

Dependant

dɪˈpendənt dɪˈpendənt

شکل جمع:

dependants

صفت تفضیلی:

more dependant

صفت عالی:

most dependant

معنی

noun

وابسته، تابع، نان‌خور

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد dependant

  1. noun a person who relies on another person for support (especially financial support)
    Synonyms:
    dependent
  1. adjective addicted to a drug
    Synonyms:
    dependent hooked drug-addicted strung-out

لغات هم‌خانواده dependant

سوال‌های رایج dependant

شکل جمع dependant چی میشه؟

شکل جمع dependant در زبان انگلیسی dependants است.

صفت تفضیلی dependant چی میشه؟

صفت تفضیلی dependant در زبان انگلیسی more dependant است.

صفت عالی dependant چی میشه؟

صفت عالی dependant در زبان انگلیسی most dependant است.

ارجاع به لغت dependant

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «dependant» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/dependant

لغات نزدیک dependant

پیشنهاد بهبود معانی