آخرین به‌روزرسانی:
Independent Set
معنی independent set | جمله با independent set
noun
countable
ریاضی مجموعه‌ی مستقل (مجموعه‌ای از گره‌ها در نظریه‌ی گراف که هیچ یالی میان هیچ جفتی از آن گره‌ها نباشد)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The graph theory problem of finding the maximum independent set is a challenging task.
مسئله‌ی نظریه‌ی گراف برای یافتن بیشینه‌ی مجموعه‌ی مستقل کاری چالش‌برانگیز است.
The computer science student proposed an algorithm to efficiently find the independent set in a given graph.
این دانشجوی علوم کامپیوتر الگوریتمی را برای یافتن مؤثر مجموعه‌ی مستقل در یک گراف معین پیشنهاد کرد.
ارجاع به لغت independent set
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «independent set» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/independent-set
لغات نزدیک independent set
- - independent of
- - independent school
- - independent set
- - independent variable
- - independently