با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Attention Deficit Disorder

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable
روان‌شناسی سلامت روان اختلال بیش‌فعالی ناشی از کم‌توجهی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- He was diagnosed with attention deficit disorder.
- او مبتلا به اختلال بیش‌فعالی همراه با کمبود توجه بود.
- Her oldest son has severe attention deficit hyperactivity disorder.
- پسر بزرگتر او مبتلا به اختلال بیش‌فعالی همراه با کمبود توجه شدید است.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد attention deficit disorder

  1. noun learning disability
    Synonyms: ADD, ADHD, hyperactiveness, hyperactivity, short attention span

ارجاع به لغت attention deficit disorder

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «attention deficit disorder» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/attention-deficit-disorder

لغات نزدیک attention deficit disorder

پیشنهاد بهبود معانی