فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
خرید اشتراک

    Regards

    rɪˈɡɑrdz rɪˈɡɑrdz
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    noun plural
    ارادت، سلام، درود

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
    - Please give my regards to your sister.
    - سلام من را به خواهرت برسان.
    - Hope to see you soon. Regards, Chris
    - امیدوارم به زودی ببینمت. ارادتمند تو، کریس
    - He asked me to pass on his regards to you.
    - او از من خواست سلامش را به تو برسانم.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد regards

    1. noun best wishes
      Synonyms:
      greeting good wishes love salutation salutations respects compliments remembrances love and kisses devoirs deference commendations

    Collocations

    • as regards

      نظر به اینکه، با توجه به اینکه

    ارجاع به لغت regards

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «regards» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/regards

    لغات نزدیک regards

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    دژرهی دکتردرحقوق دگردیسگر دگرسان پذیری دگرسان گرای دگرسوی کردن دگرش ناپذیر دگرشگر دگرش واکه دگرگونی ناپذیر دگرگونی گشتاور دیدگر سوی دیردرمان دیرپای دیرگزین دیرگشا دیریاز دیسدار شدن دیسلکسی دیسک ران دیماساندن دیوار بازدار دیوان کشور دیوانه و خنده آور دیوسیرتانه دیکسیونرنگار دیکلرر دیگرآنکه