با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!
دریافت هدیه

    Regards

    rɪˈɡɑrdz rɪˈɡɑrdz
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • گذشته‌ی ساده:

      regarded

    • شکل سوم:

      regarded

    • وجه وصفی حال:

      regarding

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    noun plural
    ارادت، سلام، درود

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام
    - Please give my regards to your sister.
    - سلام من را به خواهرت برسان.
    - Hope to see you soon. Regards, Chris
    - امیدوارم به زودی ببینمت. ارادتمند تو، کریس
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد regards

    1. noun best wishes
      Synonyms: commendations, compliments, deference, devoirs, good wishes, greeting, love, love and kisses, remembrances, respects, salutation, salutations

    Collocations

    • as regards

      نظر به اینکه، با توجه به اینکه

    ارجاع به لغت regards

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «regards» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/regards

    لغات نزدیک regards

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند