امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Curtsy

ˈkɜrːtsi ˈkɜːtsi
آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

همچنین به این شکل نیز نوشته می‌شود: curtsey

معنی‌ها و نمونه‌جمله

noun
ادب، احترام، تعظیم

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
- As the queen was passing, the ladies curtsied to her.
- ملکه که رد می‌شد، خانم‌ها به او کرنش کردند.
verb - intransitive
سلام یا خاکساری کردن
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد curtsy

  1. noun An inclination of the head or body, as in greeting, consent, courtesy, submission, or worship
    Synonyms:
    bow curtsey obeisance genuflection bending bob kowtow nod dip gesture
  1. verb Make a curtsy; usually done only by girls and women; as a sign of respect
    Synonyms:
    bob
  1. verb Bend the knees in a gesture of respectful greeting
    Synonyms:
    curtsey

ارجاع به لغت curtsy

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «curtsy» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/curtsy

لغات نزدیک curtsy

پیشنهاد بهبود معانی