فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Signaler

توضیحات:

این واژه به‌ دو صورتِ signalman و signaler نیز نوشته می‌شود.

signaller املای انگلیسی بریتانیایی این واژه است.

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

(قطار) اپراتور سیگنال، علامت‌دهنده

rail signaller

علامت‌دهنده‌ی ریلی

British Rail had to post a signalman at the entrance to the tunnel.

بریتیش ریل مجبور شد به ورودی تونل علامت‌دهنده بفرستد.

noun countable

(ارتش زمینی و دریایی) بی‌سیم‌چی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

a US Navy signaler

بی‌سیم‌چی نیروی دریایی آمریکا

The signalman on the ship wigwagged the good news to the other ship.

بی‌سیم‌چی کشتی خبر خوش را به کشتی دیگر داد.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

Modern signallers are responsible for the battlefield voice and data communication and information technology infrastructure.

بی‌سیم‌چی‌های مدرن مسئولیت زیرساخت‌های ارتباطات صوتی و داده‌ای میدان جنگ و فناوری اطلاعات را بر عهده دارند.

پیشنهاد بهبود معانی

لغات هم‌خانواده signaler

ارجاع به لغت signaler

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «signaler» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/signaler

لغات نزدیک signaler

پیشنهاد بهبود معانی