فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Notice Period

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

دوره‌ی اطلاع‌رسانی

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح پیشرفته

مشاهده

Legal eviction proceedings cannot begin until after the 100-day legal notice period is over.

تا زمانی که دوره‌ی اطلاع‌رسانی قانونی ۱۰۰ روزه به پایان نرسیده باشد، مراحل تخلیه‌ی قانونی آغاز نمی‌شود.

The senator's bill lengthens the notice period before a layoff to 80 days.

لایحه‌ی سناتور دوره‌ی اطلاع‌رسانی قبل از اخراج را به ۸۰ روز افزایش می‌دهد.

noun countable

مهلت زمان اعلام ترک کار

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

The company requires a two-week notice period for all employees.

شرکت برای تمام کارمندان مهلت زمان اعلام ترک کار دو هفته‌ای لازم دارد.

During the notice period, he completed all outstanding projects.

او در مهلت زمان اعلام ترک کار، تمام پروژه‌های مهم را به پایان رساند.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت notice period

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «notice period» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/notice-period

لغات نزدیک notice period

پیشنهاد بهبود معانی