بهطور چشمگیری، بهشدت، شدیداً، بهطور اساسی، بهطور محسوس، بهطور قابلتوجه
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Sales fell drastically during the first quarter of the year.
فروش در سهماههی اول سال بهشدت کاهش یافت.
The new policy drastically improved workplace safety.
سیاست جدید، ایمنی محیط کار را بهطور قابلتوجهی بهبود داد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «drastically» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/drastically