احتمالاً، از قرار معلوم، یحتمل، لابد
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The missing car was presumably stolen sometime during the night.
خودروی مفقودشده احتمالاً در طول شب به سرقت رفته است.
The new employee presumably has experience in customer service, based on her resume.
براساس رزومهی کارمند جدید، او از قرار معلوم در زمینهی خدمات مشتری تجربه دارد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «presumably» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/presumably