با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Frontiersman

frʌnˈtɪrzmən ˈfrʌntɪəzmən
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • noun plural
    مرد سرحد‌نشین، مرز‌نشین
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد frontiersman

  1. noun A man who lives on the frontier
    Synonyms: backwoodsman, mountain man

ارجاع به لغت frontiersman

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «frontiersman» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/frontiersman

لغات نزدیک frontiersman

پیشنهاد بهبود معانی